فیلم برداران منتخب دوره ی سوم فستیوال کمرایمیج لهستان در سال 1995

 

 

برندگان دوره ی سوم فستیوال کمرایمیج لهستان در سال 1995

پیوتر سوبوچینسکی برنده قورباغه طلایی در سومین دوره از فستیوال کمرا ایمیج

پیوتر سوبوچینسکی )۳ فوریه ۱۹۵۸ ۲۶ مارس ۲۰۰۱) یک فیلمبردار لهستانی بود. او در سال 1994 نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم )سه رنگ: قرمز( شد. وی پسر ویتولد سوبوچینسکی، فیلمبردار لهستانی بود. سوبوچینسکی که در سال 1958 در لودز، لهستان متولد شد، در جوانی احساس می کرد که پا در جای پای پدرش گذاشته است،او در مدرسه ملی فیلم در لودز تحصیل کرد و در سال 1987 مدرک خود را دریافت کرد.وی با کارگردان مشهور لهستانی، کریستوف کیشلوفسکی در فیلم‌های زیادی کار کرد،که از فیلم Dekalog (1988) شروع شد و با آخرین فیلم کیشلوفسکی، سه رنگ: قرمز (1994) به اوج رسید. جشنواره فیلم کمرایمیج و نامزدی اسکار نیز در سال 1994برای او اتفاق افتاد. در سال بعد برای( اتاق هفتم )برنده جایزه قورباغه طلایی شد و در سال 1997 برای( اتاق ماروین )نامزد قورباغه طلایی شد.او در اواسط دهه 1990 زمانی که ران هاوارد از او خواست تا روی فیلم باج با بازی مل گیبسون و رنه روسو کار کند، به اوج خود رسید. با این حال، هنگام فیلمبرداری فیلم به دام افتاده (معروف به 24 ساعت) در سال 2001، او دچار حمله قلبی شدید شد و در خواب در ونکوور، بریتیش کلمبیا درگذشت، و در گورستان نظامی پاوازکی در ورشو، لهستان به خاک سپرده شد. (قلب ها در آتلانتیس) که چند ماه پس از مرگ او منتشر شد و (حبس شده) به او تقدیم شده است.

 

فیلم شناسی

به دام افتاده (معروف به 24 ساعت) (2002)

    چشمان فرشته (2001)

    قلب ها در آتلانتیس (2001)

    گرگ و میش (1998)

    باج (1996)

    اتاق ماروین (1996)

    اتاق هفتم (1995)

    سه رنگ: قرمز (1994)

    لاوا (1989)

   ) Pension Sonnenschein (1989

   ) Dekalog: Three (1988

   ) Dekalog: Nine (1988

   ) Zjoek (1987

    آهنربا (1987)

 

افتخارات:

نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری: سه رنگ: قرمز: 1994

 

 

گورت گیلتای برنده  قورباغه نقره ای در سومین دوره از فستیوال کمرا ایمیج

گورت گیلتای (زاده 3 مارس 1952) یک فیلمبردار هلندی است که در سال 1952 در زاندوورت، یک استراحتگاه ساحلی در هلند به دنیا آمد. او به عنوان فرزند یک نقاش در سنین پایین با دنیای هنر آشنا شد.پس از دبیرستان به آکادمی هنر در آرنهم و بعداً در مدرسه فیلم آمستردام رفت.در آن زمان او بسیار تحت تأثیر فیلم هایی مانند پنج قطعه آسان باب رافلسون، و فیلم های فلینی، آنتونیونی، پازولینی، سائورا، اریس، تارکوفسکی قرار گرفت.با توجه به علاقه ای که به ساخت نور فیلم داشت، از فیلمبردار نور به مدیر فیلمبرداری تبدیل شد.

همانطور که فیلم شناسی اش نشان می دهد با کارگردانان سرشناسی کار می کرد و جوایز متعددی دریافت کرد. فیلمبرداری او برای فیلم هلندی پرنده به عنوان یکی از 100 فیلم برجسته سینمای قرن بیستم توسط هیئت داوران به رهبری برناردو برتولوچی و سون نیکویست اعلام شد.

این روزها می توانید او را در مجموعه فیلم های بلند، مستند و تبلیغاتی بیابید.

 

فیلم های برگزیده

    نقطه زن(1986)

    هلندی پرنده (1995)

    بدون قطار بدون هواپیما (1999)

    پرنده آبی (2004)

    دوسکا (2007)

    دختر و مرگ (2012)

    زلاتان شدن (2015)

    یک ورمیر واقعی (2016)

 

سر راجر الکساندر دیکینز برنده قورباغه برنز در سومین دوره از فستیوال کمرا ایمیج

سر راجر الکساندر دیکینز سی‌بی‌ای (زاده ۲۴ مه ۱۹۴۹) یک فیلم‌بردار انگلیسی است که بیشتر به خاطر همکاری‌هایش با کارگردانان برادران کوئن، سم مندز و دنیس ویلنوو شناخته می‌شود. دیکینز هم در انجمن سینماگران بریتانیا و هم در انجمن سینماگران آمریکا پذیرفته شده است. او برنده پنج جایزه بفتا برای بهترین فیلمبرداری و دو جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری از پانزده نامزدی شده است. معروف ترین آثار او عبارتند از: رستگاری در شاوشنک، فارگو، ای برادر، کجایی؟

 دیکینز در سال 2011 جایزه یک عمر دستاورد را از انجمن سینماگران آمریکا دریافت کرد و در سال 2013 به دلیل خدماتش در فیلمبرداری، از سوی کاخ جایزه CBE اعطا شد. در افتخارات سال نو 2021 او به عنوان شوالیه لقب گرفت.

دیکینز در تورکی در شهرستان دوون انگلستان به دنیا آمد. پدرش یک شرکت ساختمانی را اداره می کرد، در حالی که مادرش بازیگر و نقاش آماتور بود. دیکینز به مدرسه گرامر پسران تورکی میرفت. او نقاشی را از جوانی آغاز کرد و متعاقباً در آکادمی هنر باث در باث سامرست ثبت نام کرد و در آنجا طراحی گرافیک خواند. در حین تحصیل در باث، دیکینز اشتیاق زیادی به عکاسی پیدا کرد. او از عکاس راجر ماین که در آن زمان مدعو در آکادمی بود، به عنوان منبع اصلی الهام یاد کرد. پس از کالج، دیکینز برای مدرسه ملی فیلم تازه افتتاح شده درخواست داد، اما از پذیرش محروم شد زیرا عکاسی او به اندازه کافی «فیلمی» تلقی نمی شد. او سال بعد را به سرگردانی در حومه شهر، عکاسی از زندگی روستایی در شمال دوون گذراند، تا اینکه سرانجام در سال 1972 در مدرسه ملی فیلم پذیرفته شد. کارگردان مایکل رادفورد یکی از همکلاسی های دیکینز بود. پس از فارغ التحصیلی، دیکینز به عنوان فیلمبردار مشغول به کار شد و حدود هفت سال در تولید پروژه ها کمک کرد. پروژه اولیه او شامل فیلمبرداری یک سفر نه ماهه با یک قایق تفریحی به عنوان یک شرکت کننده در مسابقه جهانی Whitbread Round The World با عنوان دور دنیا با ریج وی بود. دیکینز برای فیلمبرداری دو مستند در آفریقا استخدام شد. اولین مستند او، زیمبابوه، مستندی مخفیانه از جنگ بوش رودزیا بود، در حالی که دومین مستند او، اریتره - پشت خطوط دشمن، جنگ استقلال اریتره را به تصویر کشید. او همچنین فیلم های مستند مردم شناسی را در هند و سودان فیلمبرداری کرد. در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980، دیکینز در تعدادی از پروژه‌های مرتبط با موسیقی، از جمله کفش‌های جیر آبی، یک مستند موسیقی درباره صحنه راکابیلی بریتانیا، کنسرت فیلم ون موریسون در ایرلند، و فیلم موزیکال برگشت به ری دیویس شرکت داشت. واترلو او همچنین نماهنگ های کوتاهی برای هربی هنکاک، اریک کلاپتون، ماروین گی، تریسی اولمن، جنون، سطح 42 و میت لوف ساخت. اولین پروژه دراماتیک دیکینز یک مینی سریال با عنوان ولکات بود که درباره یک کارآگاه سیاه پوست در شرق لندن صحبت می کرد. فیلمبرداری این مینی سریال، همکلاسی سابق و همکار مکرر او، مایکل رادفورد را تحت تأثیر قرار داد که دیکینز را برای اولین فیلم دراماتیک خود، فیلم «زمانی دیگر، مکانی دیگر» در سال 1983 استخدام کرد. این فیلم در جشنواره فیلم کن نمایش داده شد و با استقبال خوبی روبرو شد. پس از آن، دیکینز و رادفورد دوباره در نوزده هشتاد و چهار (1984)، بر اساس رمان جورج اورول به همین نام، با هم متحد شدند. فیلم به خاطر پالت پررنگ و غیرمعمولش تحسین شد،  که دیکینز از طریق فرآیندی به نام بای پس سفیدکننده به دست آورد، جایی که نقره در چاپ باقی می ماند و ظاهری شسته شده ایجاد می کند که دید تیره اورول را منعکس می کند. دیکینز اولین فیلمبردار غربی بود که از این تکنیک استفاده کرد، که از آن زمان بسیار تأثیرگذار شد و می‌توان آن را در فیلم‌هایی مانند هفت (1995) و نجات سرباز رایان (1998) دید. در طول دهه 1980، دیکینز به کار در بریتانیا ادامه داد و به عنوان فیلمبردار فیلم هایی از جمله دفاع از قلمرو (1986)، سید و نانسی (1986)، شیطنت سفید (1987؛ سومین فیلم بلند او با رادفورد)، دوشنبه طوفانی (1988) و جزیره پاسکالی (1988) فیلمبرداری کرد. در سال 1991، دیکینز همکاری طولانی مدت خود را با برادران کوئن آغاز کرد که با فیلم بارتون فینک شروع شد. کوئن‌ها تحت تأثیر کار دیکینز قرار گرفتند و پس از اینکه همکار قبلی‌شان بری سوننفلد برای دنبال کردن حرفه‌ای در کارگردانی رفت، با او تماس گرفتند. این فیلم برنده جوایز نخل طلای جشنواره کن 1991 و جایزه بهترین کارگردانی (و جان تورتورو جایزه بهترین بازیگر مرد) شد و جوایز بهترین فیلمبرداری دیکینز را از محافل منتقدان فیلم نیویورک، شیکاگو و لس آنجلس به دست آورد.

 

 

جوایز:

او پانزده بار نامزد جوایز اسکار شده است و دو بار برای فیلم Blade Runner 2049 (2017) و 1917 (2019) برنده جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری شده است. او به‌عنوان عضو افتخاری دانشگاه خود، مدرسه ملی فیلم و تلویزیون در بیکنسفیلد، باکینگهام‌شایر، نام‌گذاری شده است، افتخاری که در 28 فوریه 2020 "کمک برجسته به صنعت فیلم و تلویزیون بریتانیا" را به انجام رسانید. دیکینز دریافت کننده پنج جایزه بفتا برای بهترین فیلمبرداری است،  برای مردی که آنجا نبود (2001) در همان سال،  و برای جایی برای پیره مردها نیست(2007)، سنگ واقعی، دونده تیغ 2049 (2017)، 1917 (2019) همچنین، دو فیلمی که او فیلمبرداری کرد، فارگو (1996)، و یک مرد جدی (2009)، جایزه روحیه مستقل را برای بهترین فیلمبرداری در سال پس از اکران دریافت کردند.وی در سال 2009 جایزه لومیر انجمن عکاسی سلطنتی را برای دستاوردهای بزرگ در زمینه فیلمبرداری، ویدئو یا انیمیشن دریافت کرد. هیئت ملی بازبینی، گروهی از منتقدان مستقر در نیویورک که تاریخ تشکیل آن به سال 1909 برمی‌گردد، در سال 2007 از دیکینز برای دستاورد شغلی در سینماتوگرافی تقدیر کرد. دیکینز به ترتیب در سال‌های 2011 و 2015 جایزه یک عمر دستاورد انجمن سینماگران آمریکا و انجمن سینماگران بریتانیا را دریافت کرد.

 

فیلم شناسی:

شجاعت در زیر آتش )ادوارد زوئیک ۱۹۹۶(

لبوفسکی بزرگ)برادران کوئن ۱۹۹۸(

همه جا غیر اینجا )وین ونگ ۱۹۹۹(

ای برادر، کجایی؟)جوئل کوئن ۲۰۰۰(

یک ذهن زیبا)ران هوارد ۲۰۰۱(

مردی که آنجا نبود)برادران کوئن ۲۰۰۱(

خانه‌ای از شن و مه)وادیم پرلمان ۲۰۰۳(

سنگدلی تحمل‌ناپذیر )برادران کوئن ۲۰۰۳ (

ترور جسی جیمز به وسیله رابرت فورد بزدل) اندرو دامینیک ۲۰۰۷(

یک مرد جدی )برادران کوئن ۲۰۰۹(

چگونه اژدهای خود را تربیت کنید )کریس سندرز ۲۰۱۰(

شجاعت واقعی )برادران کوئن ۲۰۱۰(

اسکای‌فال )سام مندس ۲۰۱۲(

زندانیان )دنیس ویلنیو ۲۰۱۳(

خانواده کرودها )کرک دمیکو ۲۰۱۳(

سیکاریو )۲۰۱۵(

درود بر سزار!) ۲۰۱۶(

بلید رانر ۲۰۴۹) ۲۰۱۷(

۱۹۱۷)سم مندز ۲۰۱۹(

 

 

 

منبع مقاله اول:

مارک هالتوف ،کتاب دیکشنری تاریخ سینمای لهستان،انتشارات لیتل فیلد.صفحه 218.شابک 978-1-4422-4472-6.

https://www.allbusiness.com

https://www.findagrave.com

منبع مقاله دوم:

http://www.goertgiltay.nl

https://en.wikipedia.org

منبع مقاله سوم:

https://www.gov.uk

https://en.wikipedia.org

https://web.archive.org