تاریخ توسعه سینما؛ از کینتوسکوپ در سال 1891 تا احیای تصاویر سه بعدی
فیلمبرداری توهم حرکت با ضبط و در نتیجه نمایش سریع بسیاری از تصاویر ثابت عکاسی روی صفحه است. سینما که در اصل محصول تلاشهای علمی قرن نوزدهم بود، امروزه به صنعتی چند میلیارد دلاری برای سرگرمی و ارتباطات جمعی تبدیل شده است.
مردی در حال استفاده از Kinetoscope
چه کسی سینما را اختراع کرد؟
هیچکس سینما را اختراع نکرد. با این حال، در سال 1891 شرکت ادیسون با موفقیت یک نمونه اولیه از کینتوسکوپ را به نمایش گذاشت که یک نفر را در یک زمان قادر به مشاهده تصاویر متحرک می کرد.
اولین نمایش عمومی Kinetoscope در سال 1893 انجام شد. در سال 1894 Kinetoscope یک موفقیت تجاری شده بود و سالن های عمومی در سراسر جهان تأسیس شد.
برادران لومیر در دسامبر 1895 در پاریس، اولین کسانی بودند که تصاویر متحرک ارائه شده را به مخاطبانی که پول داده بودد، ارائه کردند. آنها از دستگاهی به نام Cinématographe استفاده کردند که خودشان ساخته بودند و همزمان یک دوربین، یک پروژکتور و یک چاپگر فیلم بود.
فیلم های اولیه چگونه بودند؟
در ابتدا، فیلمها بسیار کوتاه بودند، گاهی اوقات فقط چند دقیقه یا کمتر. آنها در نمایشگاهها، سالنهای موسیقی، یا هر جایی که صفحه نمایش میتوانست نصب شود و اتاقی تاریک شود، نمایش داده میشدند. موضوعات شامل صحنهها و فعالیتهای محلی، نماهایی از سرزمینهای خارجی، کمدیهای کوتاه و رویدادهای خبرساز بود.
این فیلم ها که شامل سخنرانی، و موسیقی می شدند، با حضور گسترده مخاطبان همراه بود. اگرچه این فیلم ها دیالوگهای هماهنگ شده نداشتند، اما آنطور که گاهی اوقات توصیف می شود "صامت" نبودند.
ظهور صنعت فیلم
تا سال 1914، در چندین کشور صنعت ملی فیلم تأسیس شد. در این زمان، اروپا، روسیه و اسکاندیناوی صنایع غالب بودند. آمریکا اهمیت بسیار کمتری داشت. فیلمها طولانیتر شدند و داستانسرایی یا روایت، شکل غالب شد.
فیلم خواننده جاز 1927
از آنجایی که مردم بیشتر برای دیدن فیلم ها پول پرداخت می کردند، صنعتی که در اطراف آنها رشد می کرد آماده شد تا پول بیشتری را برای تولید، توزیع و نمایش آنها سرمایه گذاری کند، بنابراین استودیوهای بزرگی تأسیس و سینماهای اختصاصی ساخته شدند. جنگ جهانی اول به شدت بر صنعت فیلم در اروپا تأثیر گذاشت و صنعت آمریکا اهمیت نسبی پیدا کرد.
30 سال اول سینما با رشد و تثبیت پایه صنعتی، استقرار فرم روایی و اصلاح فناوری مشخص شد.
افزودن رنگ
رنگ ابتدا از طریق رنگ آمیزی دستی، سایه زدن، تونینگ و شابلون به فیلم های سیاه و سفید اضافه شد.
در سال 1906، اصول تفکیک رنگ برای تولید تصاویر متحرک با رنگ به اصطلاح "رنگ طبیعی" با فرآیند بریتانیایی Kinemacolor که برای اولین بار در سال 1909 به عموم ارائه شد، مورد استفاده قرار گرفت.
سینماکالر اساساً برای فیلمهای مستند (یا «واقعگرا») مانند فیلم حماسی "با پادشاه و ملکه ما در سراسر هند" (همچنین به نام دهلی دوربار) در سال 1912 که در مجموع بیش از 2 ساعت پخش شد، استفاده شد.
فرآیندهای اولیه Technicolor از سال 1915 به بعد دست و پا گیر و گران بودند و رنگ تا زمان معرفی فرآیند سه رنگ آن در سال 1932 به طور گسترده مورد استفاده قرار نگرفت. این رنگ برای فیلم هایی مانند Gone With the Wind و The Wizard of Oz (هر دو 1939) در هالیوود و موضوع زندگی و مرگ (1946) در بریتانیا استفاده شد.
برادران لومیر
افزودن صدا
در اولین تلاشها برای افزودن صدای همگامسازی شده به تصاویر پیشبینیشده از سیلندرها یا دیسکهای فونوگرافیک استفاده میشد.
اولین فیلم بلند که شامل دیالوگ های هماهنگ شده بود، خواننده جاز (ایالات متحده آمریکا، 1927)، از سیستم ویتافون برادران وارنر استفاده کرد که از یک دیسک ضبط جداگانه با هر حلقه فیلم برای صدا استفاده می کرد.
این سیستم غیرقابل اعتماد بود و به زودی با یک موسیقی متن نوری با چگالی متغیر که به صورت عکاسی در امتداد لبه فیلم ضبط شده بود، جایگزین شد، که در اصل برای فیلمهای خبری مانند Movietone ساخته شده بود.
عصر طلایی سینما
در اوایل دهه 1930، تقریباً تمام فیلمهای بلند با صدای همگام ارائه میشدند و در اواسط دهه 1930، برخی از آنها به صورت تمام رنگی نیز عرضه میشدند. ظهور صدا نقش غالب صنعت آمریکا را تضمین کرد و به اصطلاح "عصر طلایی هالیوود" را به وجود آورد.
Picture Palaces 1920
در طول دهههای 1930 و 1940، سینما شکل اصلی سرگرمی عمومی بود و مردم اغلب دو بار در هفته به سینماها میرفتند. سینماهای « Super» یا «Picture Palaces» با ارائه امکانات اضافی مانند کافه ها و سالن های رقص، به شهرها و شهرستانها آمدند. بسیاری از آنها می توانستند بیش از 3000 نفر را در یک سالن جمع کنند.
در بریتانیا، آمار بیشترین تماشاگران، با بیش از 31 میلیون بازدید از سینما در هر هفته مربوط به سال 1946 بود.
نسبت تصویر چقدر است؟
توماس ادیسون از فیلم 35 میلی متری سوراخ دار در کینتوسکوپ استفاده کرده بود و در سال 1909 این استاندارد به عنوان استاندارد جهانی در صنعت پذیرفته شد. تصویر یک رابطه عرض به ارتفاع - معروف به نسبت تصویر - 4:3 یا 1.33:1 داشت. عدد اول به عرض صفحه و عدد دوم به ارتفاع اشاره دارد. به عنوان مثال، به ازای هر 4 سانتی متر عرض، 3 سانتی متر ارتفاع وجود خواهد داشت.
با ظهور صدای نوری، نسبت تصویر 1.37:1 تنظیم شد. این به «Academy ratio» معروف است، زیرا در سال 1932 رسماً توسط آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک تأیید شد.
اگرچه آزمایشهای زیادی با فرمتهای دیگر انجام شد، اما تا دهه 1950 هیچ تغییر عمدهای در نسبت صفحهنمایش وجود نداشت.
سینما چگونه با تلویزیون رقابت کرد؟
معرفی تلویزیون در آمریکا تعدادی آزمایش فنی را برای حفظ علاقه عمومی به سینما انجام داد.
در سال 1952، فرآیند سینرما، با استفاده از سه پروژکتور و یک صفحه نمایش عریض و با انحنای عمیق همراه با صدای فراگیر چند تراک، برای اولین بار به نمایش درآمد. نسبت تصویر بسیار بزرگ 2.59:1 بود که به مخاطبان حس غوطه وری بیشتری می داد و بسیار محبوب بود.
با این حال، سینما از نظر فنی پیچیده بود و بنابراین تولید و نمایش آن پرهزینه بود. سینمای صفحه عریض تا قبل از اختراع CinemaScope در سال 1953 و Todd-AO در سال 1955 به طور گسترده توسط صنعت پذیرفته نشد. هر دو فرآیند در ارائه خود از پروژکتورهای منفرد استفاده می کردند.
CinemaScope تصاویر را روی فیلم 35 میلی متری "فشرده" کرد. آنها هنگامی که نمایش داده می شوند، به صورت جانبی توسط لنز پروژکتور گسترش می یابند تا با صفحه نمایش سازگار شوند. Todd-AO از فیلمی با عرض 70 میلی متر استفاده کرد. در پایان دهه 1950، این نوآوریها به طور موثری شکل صفحه سینما را تغییر دادند و نسبتهای 2.35:1 یا 1.66:1 استاندارد شدند. صدای استریو، که در دهه 1940 آزمایش شده بود، نیز بخشی از تجربه جدید صفحه بزرگ شد.
سیستم های تخصصی صفحه نمایش بزرگ با استفاده از فیلم 70 میلی متری نیز توسعه داده شد. موفق ترین آنها IMAX است که تا سال 2020 بیش از 1500 صفحه نمایش در سراسر جهان دارد. سالهاست که سینماهای IMAX فیلمهایی را به نمایش میگذارند که مخصوصاً در فرمتهای دو بعدی یا سه بعدی ساخته شدهاند، اما اخیراً فیلمهای داستانی رایج را به نمایش میگذارند که به صورت دیجیتالی در قالب IMAX، اغلب با صحنههای اضافی یا جلوههای سهبعدی، دوباره مسترینگ شدهاند.
فیلم The Sound of Music روی صفحه نمایش کروی موزه, 2019
ارقام حضور در سینما چگونه تغییر کرده است؟
در حالی که سینماها در مبارزه با رقابت تلویزیون تا حدی موفقیت داشتند، هرگز جایگاه و تأثیری را که در دهههای 1930 و 1940 داشتند، به دست نیاوردند و طی 30 سال بعد مخاطبان کاهش یافتند. تا سال 1984 تعداد تماشاگران سینما در بریتانیا به یک میلیون نفر در هفته کاهش یافت.
با این حال، در اواخر دهه 2000، این تعداد سه برابر شد. اولین مالتی پلکس بریتانیا در سال 1985 در میلتون کینز ساخته شد که باعث رونق سینماهای مالتی پلکس خارج از شهر شد.
امروزه، اکثر مردم فیلمها را در تلویزیون میبینند، اعم از زمینی، ماهوارهای یا اشتراکی ویدئوی درخواستی (SVOD). پخش جریانی محتوای فیلم در رایانه، تبلت و تلفن همراه رایجتر میشود، زیرا ثابت شده که برای سبک زندگی و مخاطبان مدرن راحتتر است.
اگرچه آمریکا همچنان تاثیرگذارترین صنعت فیلم به نظر می رسد، اما واقعیت پیچیده تر است. بسیاری از فیلمها در سطح بینالمللی تولید میشوند - یا در کشورهای مختلف ساخته شدهاند یا توسط شرکتهای چندملیتی که منافعی در طیف وسیعی از رسانهها دارند، تامین مالی میشوند.
در 20 سال گذشته، تولید فیلم عمیقاً به دلیل تأثیر پیشرفت سریع فناوری دیجیتال تغییر کرده است. اکثر تولیدات رایج در حال حاضر با فرمت های دیجیتال با فرآیندهای بعدی، مانند ویرایش و جلوه های ویژه، روی رایانه فیلمبرداری می شوند.
سینماها روی امکانات پروژکشن دیجیتال سرمایه گذاری کرده اند که قادر به تولید تصاویر صفحه نمایش است که با وضوح، جزئیات و روشنایی پروجکشن فیلم سنتی رقابت می کند. فقط تعداد کمی از سینماهای تخصصی تر تجهیزات پروجکشن فیلم را حفظ کرده اند.
در چند سال گذشته به دلیل در دسترس بودن فناوری دیجیتال، علاقه به ویژگیهای سهبعدی صورت گرفته است. اینکه آیا این چیزی فراتر از یک پدیده کوتاه مدت خواهد بود (همانطور که تلاش های قبلی در دهه های 1950 و 1980 انجام شده بود) هنوز مشخص نیست، اگرچه روند تولید سه بعدی شاهد سرمایه گذاری و تعهد صنعت بیشتری نسبت به قبل بوده است.